دانلود آهنگ جدید عرفانات، صادقم، آسمان و پژمان به نام خیام

خیام
عرفانات
سلام به جنازه وسط قصال خونه
اونکه خفش کرد تو بودی یا دستاش بوده
روی تلقین ملک حساس بوده
یا درگیر وسواس خناس بوده
همه زندگیش در دام ایام
ولی روو قبرش اشعار خیام ها؟!!؟
بت می ساخته حکاک بوده
توو بهشت رفته ولی شکاک بوده
میگن شبا کفساب بوده روزا قصاب
روحش مطرب بوده خودش رقاص
شاید معتاده قرصای اعصاب
شاید کاشف معدن الماس
اصلن میبوریده میدوخته خیاط بوده
هم دست به خیر هم شیاد بوده
هم رابین هود بوده هم دلال
خودش جنازه خودشم جلاد
نه بچه پایین نه اشراف
نه خندش معلومه نه اشکاش
هم نیازمند بوده هم صراف
هم ساکت بوده هم حراف
با اینکه آیینه دلت هنوز براقه
ولی دور گردن یه قلاده
دست انداختی توو اسرار
حالا که دست بردی توش اینم دستمال
حکیم خیام:پژمان
جامیست که عقل آفرین می‌زندش
صد بوسه ز مهر بر جبین می‌زندش
این کوزه‌گر دهر چنین جام لطیف
می‌سازد و باز بر زمین می‌زندش

صادقم:
دستمال رو گرفتی پاک کنی عرق
الان هستی شاید برگرده ورق
تبر،کمر، به لقب لگد
نمی‌شه ببینی فقط شفق
موج دریا کف به کف
می‌رن سمت بالا صف به صف
ماجرای مرد حرف
لنگرو کشید و رفت که رفت
دید: پشت سر یه تاریخ کور
مقصدو مسیرِ باریک و دور
با پشت خمیده و رنج
گفت: "صلح درون جای جنگ"
روی سر جسد یه ترک
جسمش مهم نیس، اصلن به درک
فرشته باشه یا کپک تو الک
مهم همینه می‌ریم به سمت فلک
طرف بیدار شدو بهت و شک
انگار عالمو گذاشته پشت سر
حسد زیاد شد و شعله ور
خدا آدمو گذاشته پشتِ در
اگه خورده زنگ ناقوس
اگه باز شده درِ کابوس
سوخته پرِ طاووس
ولی خاموش نمی‌شه فانوس
ققنوس

حکیم خیام:پژمان
این یک دو‌سه روز نوبت عمر گذشت
چون آب به جویبار و چون باد به دشت
هرگز غم دو روز مرا یاد نگشت
روزی که نیامدست و روزی که گذشت

حکیم خیام:آسمان
یک قطره‌ی آب بود و با دریا شد
یک ذره‌ی خاک، با زمین یکتا شد
آمد شدنِ تو اندر این عالم چیست؟
آمد مگسی پدید و ناپیدا شد

حکیم خیام:پژمان
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
وین شعر و معما نه تو خوانی و نه من