آهنگ مصطفی امانی به نام حسرت زمونه
Mostafa amani – Hasrat zmooneh
چشمش افتاد ب منو همونی ک میدونی شد
بزار راحتت کنم یعنی دلم دیوونه شد
دل من ک عمری رفته بود سراغ زندگیش
ب بیابون زد دنبال چشاش روونه شد
اون تا دید دیوونشم دیگ بهم نگاه نکرد
عاشقیم برای رفتنش واسش بهونه شد
گفتم این تیر نگاتو توی قلب من نزن
دیگ قلب من واسه تیرای اون نشونه شد
روزا تو خیابونا آواره نگاش شدم
شبا هم بیابونا واسه غریبیم خونه شد
دیگ مطمئن شد اون ک من گرفتارش شدم
عشق من از اونایی ک تا ابد میمونه شد
چون نگفت کجا میره باز تقصیر زمونه شد
لقبم مجنون بود ب تازگی دیوونه شد
کوچرو با اشکای گرم خودم شسته بودم
دیگ از دست همه بجز خودت خسته بودم
مژه هام کوچمونو حسابی جارو کرده بود
رو لبام ترانه راس راسی بر میگرده بود
گلدونا پر بودن از گلای لادن و عروس همه جا پیچیده بود ترانه منو ببوس
با ی دسته گل بودم منتظر اومدنت
چقد دیر شده بود اما برای دیدنت