آهنگ متین به نام گذر از مبدا
Matin – Gozar Az Mabda
موزیک متین گذر از مبدا
اتاق زایمان رسیدن ب زندگی
اوله قصته بایه قلبه پر از سفیدی
خط صفر تولیدیه رباتای چریکی
من و تورو میگم بزا وضمونو ببینیم
اولین چیزی که تو دنیا دیدی سقف بود
تو اسمون خاستی ولی کردنش چ محجوب
دومین تصویر دیدی چهره های خندون
دنیا با فلکش همون ادمارو چرخوند
چرخیده رسم و رسومای دوره زمونه
حتی بدی کردن دیگه نمیکنه کمونه
زمین گرده ینی هرچی بدویی جات
وقتی ریشه تشنه باشه میوه دادن حرومه
میچکه خون از دندون نیشت
تو پیه سیر شدنی مهم نیس کی قربانی میشه
توی مرداب بی حسی میشه وجدانت تیر
صفاتمون تو این چن بیته ک خلاصه میشه
عرق شرم کف دستام لکه ایم رو اثره نقاش
زیر بارش فکرم جاریه کلمه ورقه دریا
ذهنم باز تو تنگنا خط روی تکرار مشقا
ما این چارچوب و ساختیم حصره ازادی توقفس و مرزا
تقلید جبر سرنوشتو بمون تحمیل کرد
شاید مهره سوخته ایم کاومدو این زنجیررو تکمیل کرد
نمیدونم چنتا تصویر دیدم ولی میدونم اینو که همه تش پیر میشن من اسیر خاستمم قبله اینکه با دست تو دسگیر بشم میده نشتی دلم
میخام کاسه ی گوشتو زیر نشتی
منم راویه تصویرو حرف تلخی
اگه کاسبه لطفی ا سمت هرکی
جلو تیغه ی منتش شدی تسلیم
بگیر پاچه ی بالاییو بکشون پایین
پله کن شونه ی زیریو نفست چاقید
اگه قدرته مطلق و یکودوم داشتیم
خاک بوی خون میداد بس که سر زمین کاشتیم
سومین تصویر ترحمه
اینجا دشمنت شاید تورو بغل کنه
من اون باغیم که علفاش هرس شده
اینا نتیجه ی تنهایی با تمرکزه
من سرم پر میشه با لفظیات
زندگی مثه فیلم میشه با این تصویرا
منو بر نزنید با این جعلیا
من میشم جنس ممتاز بی تبلیغات
عرق شرم کف دستام لکه ایم رو اثره نقاش
زیر بارش فکرم جاریه کلمه ورقه دریا
ذهنم باز تو تنگنا خط روی تکرار مشقا
ما این چارچوب و ساختیم حصره ازادی توقفس و مرزا
شده لخت تنه درخته شرف
تا رنگای برگای صداقتم عوض شد
چنگ میزنه هی ریشه کمال
به خاکه رشدش ک میگه ابه نفس و بغل کن
محبوس شد ابه پاکه ازاد
دیوار قدرت واسش مثه قفس شد
مفعول شد باب رحم لا تفکیک
جنگا و تبعیص سبز مثه چمن شد
اونکه تقویم و امضا میکرد
باید روزی میزاشت واسه مرگه انسانیت